همه انسان ها در زندگى مادى خود بدون تردید در تنگنا و سختی قرار مىگیرند،و مطمئنا امکانات و توان انسان محدود است و با وجود مشکلات بسیار و بدون داشتن پشتوانه نمىتوان زندگى کرد. آنان که مادى مىاندیشند، فقط به پشتوانههاى مادى فکر مىکنند، ولى آنان که الهى فکر مىکنند پیوسته با پشتوانههاى معنوى و تمسک به اسباب زیبای الهی خود را از بن بست ها مىرهانند.یکی از مهمترین وزیباترین این پشتوانهها نماز است. نماز، جلوه برجسته یاد خداست که الا بذکرالله تطمئن القلوب.و واستعینوا بالصبر والصلوة و انها لکبیرة الا علی الخاشعین ؛ و از خدا به صبر و نماز یارى جویید و این کار جز براى خاشعان سنگین است.»
بر این اساس است که در روایات فراوانى آمده است که وقتى پیامبر(ص) یا یکی از ائمه بزرگوار ما با مشکلى رو به رو مىشدند به نماز روى مىآوردند. امام صادق (ع)در این باره فرمود: مستند این کار همین آیه شریفه است.
باز حضرت امام صادق (ع) فرموده است که : چه مانعى دارد وقتى که با غمى از غمهاى دنیا رو به رو مىشوید وضو گرفته و به مسجد بروید، دو رکعت نماز بخوانید و در نماز دعا کنید، زیرا خداوند امر فرموده است: واستعینوا بالصبر والصلوة. و بىتردید استوارترین و اطمینان بخش ترین پشتوانه در زندگى انسانها همین است و بس،و دیگر پشتوانهها سست است و غیر قابل اعتماد و به فرموده قران مثل کسانی که خدا را فراموش کرده و غیر از خدا را اولیا خود برگزیدند، حکایت خانه ای است که عنکبوت بنیاد کند و سست ترین خانهها خانه عنکبوت است.
ولی گاهی با خود اندیشیده ایم که چرا در بروز مشکلات و سختی ها به چیزهای کم ارزشتری پناه برده که در اکثر موارد حتی به صورت ظاهری و موقت هم تسکین نمی یابیم؟
مگر همگان باور نداریم که وعده های الهی همه حق بوده و با پیروی از آنها به نتایج ارزنده و پاداشهای نیکویی دست می یابیم که تصورش را هم حتی نمیکردیم؟
چه چیزی باعث شده که نماز ما این ثمرات را نداشته باشد و ما را به سوی آرامش و اطمینان رهنمون نمی سازد؟ نکند خدای ناکرده نماز ما نماز و ذکر واقعی نباشد؟؟